دستهای خالی

وبلاگ علمی، سیاسی ، اجتمایی ، تحلیلی

دستهای خالی

وبلاگ علمی، سیاسی ، اجتمایی ، تحلیلی

‏نقش زن در ساختن تاریخ

نام فصل: ‏نقش زن در ساختن تاریخ و نقش زینب (س) در تبلیغ نهضت حسینى‏

براى بحث راجع به نقش اهل بیت مکرم سیدالشهداء در تبلیغ نهضت حسینى و اسلام، ابتدا باید دو مقدمه را به عرض شما برسانم. یکى اینکه طبق روایات و همچنین براساس معتقدات ما که معتقد به امامت حضرت سیدالشهداء هستیم، ...

نام فصل: ‏نقش زن در ساختن تاریخ و نقش زینب (س) در تبلیغ نهضت حسینى‏

براى بحث راجع به نقش اهل بیت مکرم سیدالشهداء در تبلیغ نهضت حسینى و اسلام، ابتدا باید دو مقدمه را به عرض شما برسانم. یکى اینکه طبق روایات و همچنین براساس معتقدات ما که معتقد به امامت حضرت سیدالشهداء هستیم، تمام کارهاى ایشان از روز اول حساب شده بوده است، و ایشان بى‏حساب و منطق و بدون دلیل، کارى نکرده‏اند. یعنى نمى‏توانیم بگوئیم که فلان قضیه، اتفاقا و تصادفا رخ داده، بلکه همه اینها روى حساب بوده است. یکى از مسائلى که هم تاریخ درباره آن صحبت کرده و هم اخبار و احادیث از آن سخن گفته‏اند، این است که چرا اباعبدالله در این سفر پر خطر، اهل بیتش را همراه خود برد؟ خطر این سفر را همه پیش بینى مى‏کردند، یعنى یک امر غیر قابل پیش بینى حتى براى افراد عادى نبود. لهذا قبل از آنکه ایشان حرکت بکنند تقریبا مى‏شود گفت تمام کسانى که آمدند و مصلحت اندیشى کردند، حرکت دادن اهل بیت به همراه ایشان را کارى بر خلاف مصلحت تشخیص دادند، یعنى آنها با حساب و منطق خودشان که در سطح عادى بود و به مقیاس و معیار حفظ جان اباعبدالله و خاندانش، تقریبا به اتفاق آراء به ایشان مى‏گفتند آقا! رفتن خودتان خطرناک است و مصلحت نیست یعنى جانتان در خطر است، تا چه رسد که بخواهید اهل بیتتان را هم با خودتان ببرید. اباعبدالله جواب داد نه، من باید آنها را ببرم. به آنها جوابى مى‏داد که دیگر نتوانند در این زمینه حرف بزنند. به این ترتیب که جنبه معنوى مطلب را بیان مى‏کرد، که مکرر شنیده‏اید که ایشان استناد کردند و به رؤیایى که البته درحکم یک وحى قاطع است. فرمود: در عالم رؤیا جدم به من فرموده است: «ان الله شاء ان یراک قتیلا» گفتند پس اگر این طور است، چرا اهل بیت و بچه‏ها را همراهتان مى‏برید؟ پاسخ دادند این را هم جدم فرمود: «ان الله شاء ان یرهن سبایا»   اینجا یک توضیح مختصر برایتان عرض بکنم: این جمله «ان الله شاء ان یرک قتیلا یا ان الله شاء ان یراهن سبایا» یعنى چه؟ این مفهومى که الان من عرض مى‏کنم، معنایى است که همه کسانى که آنجا مخاطب اباعبدالله بودند، آن را مى‏فهمیدند، نه یک معمایى که امروز گاهى در السنه شایع است. کلمه مشیت خدا، یا اراده خدا که در خود قرآن بکار برده شده است در دو مورد بکار مى‏رود که یکى را اصطلاحا اراده تکوینى و دیگرى را اراده تشریعى مى‏گویند. اراده تکوینى یعنى قضاء و قدر الهى است که اگر چیزى قضا و قدر حتمى الهى به آن تعلق گرفت، معنایش این است که در مقابل قضا و قدر الهى دیگر کارى نمى‏شود کرد. معناى اراده تشریعى این است که خدا این طور راضى است، خدا این چنین مى‏خواهد. مثلا اگر در مورد روزه مى‏فرماید: «یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر» یا در مورد دیگرى که ظاهرا زکات است، مى‏فرماید: «یرید لیطهرکم» مقصود این است که خدا که این چنین دستورى داده است، این طور مى‏خواهد یعنى رضاى حق در این است. خدا خواسته است تو شهید باشى، جدم به من گفته است که رضاى خدا در شهادت توست. جدم به من گفته است که خدا خواسته است اینها اسیر باشند ، یعنى اسارت اینها رضاى حق است، مصلحت است و رضاى حق همیشه در مصلحت است و مصلحت یعنى آن جهت کمال فرد و بشریت. اما اباعبدالله، هیچوقت به این شکل تلقى نمى‏کرد. این طور نبود که وقتى از ایشان مى‏پرسیدند چرا زنها را مى‏برید، بفرماید اصلا من در این قضیه بى‏اختیارم بلکه به این صورت مى‏شنیدند که با الهامى که از عالم معنا به من شده است، من چنین تشخیص داده‏ام که مصلحت در این است، و این کارى است که من از روى اختیار انجام مى‏دهم ولى براساس آن چیزى که آن را مصلحت تشخیص مى‏دهم. اما اباعبدالله، زن و بچه‏اش را برد، نه به اعتبار اینکه خودم مى‏روم، پس زن و بچه‏ام را هم ببرم (خانه و زندگى و همه چیز امام حسین علیه السلام در مدینه بود)، بلکه آنها را به این جهت برد که رسالتى در این سفر انجام بدهند. این یک مقدمه. مقدمه دوم: بحثى درباره " نقش زن در تاریخ " مطرح است که آیا اساسا زن در ساختن تاریخ نقشى دارد یا ندارد و اصلا نقشى مى‏تواند داشته باشد یا نه؟ باید داشته باشد یا نباید داشته باشد؟ همچنین از نظر اسلام این قضیه را چگونه باید بر آورد کرد؟ زن یک نقش در تاریخ داشته و دارد که کسى منکر این نقش نیست و آن نقش غیر مستقیم زن در ساختن تاریخ است. مى‏گویند زن، مرد را مى‏سازد و مرد تاریخ را، یعنى بیش از مقدارى که مرد در ساختن زن مى‏تواند تاثیر داشته باشد، زن در ساختن مرد تاثیر دارد. آیا مرد روح و شخصیت زن را مى‏سازد، اعم از اینکه زن به عنوان مادر باشد یا به عنوان همسر، یا نه، این زن است که فرزند و حتى شوهر را مى‏سازد؟ (مخصوصا در مورد شوهر) آیا زن بیشتر شوهر را مى‏سازد یا شوهر بیشتر زن را؟ حتما تعجب خواهید کرد که عرض بکنم آنچه که تحقیقات تاریخى و ملاحظات روانى ثابت کرده است این است که زن در ساختن شخصیت مرد بیشتر مؤثر است تا مرد در ساختن شخصیت زن بدین جهت است که تاثیر غیر مستقیم زن در ساختن تاریخ، لامنکر و غیر قابل انکار است.

نظرات 1 + ارسال نظر
دوست دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:01

خیلی عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد